آراز کوچولوآراز کوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره
سویل جونمسویل جونم، تا این لحظه: 20 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

منیم نازلی ملکلریم

شعر زیبای دوران کودکی

  اولین روز دبستان باز گرد   کودکی ها شاد وخندان باز گرد باز گرد ای خاطرات کودکی بر سوار اسبهای چوبکی خاطرات کودکی زیباترند یادگاران کهن ماناترند درسهای سال اول ساده بود آب را بابا به سارا داده بود درس پند اموز روباه وخروس روبه مکارو دزدو چاپلوس روز مهمانی کوکب خانم است سفره پر از بوی نان گندم است کاکلی گنجشککی باهوش بود فیل نادانی برایش موش بود با وجود سوز وسرمای شدید ریز علی پیراهن از تن می درید تا درون نیمکت جا میشدیم ما پر از تصمیم کبری میشدیم ...
11 فروردين 1392

برای کودکان پیرانشهری و عزیز از دست رفته صلوات

نازنيناي مامان امروز دلم خيلي گرفته بيشتر از يك هفته هست كه 29 تا كودك پيرانشهري پاك و معصوم مظلومانه توي اتشي كه  بي مسئوليتي برخي مديران شعله ورش كرده بودند سوختند   دلم چاك چاك ميشه وقتي بهشون فكر ميكنم اخه اونا هم مثل  شما عزيز مادر  و پدري بودند مثل شما با چه ارزوهايي بزرگ شده  بودند مثل شما چه ارزوهايي كه پدر و مادرشون براشون داشتند  مثل شما نور چشم  مادر و پدري بودند كه حتي دلشون نميومد  خاري به پاشون بره ولي حالا بچه هاشون جلوي چشمشون با تني سوخته وصورت تاول زده كه فقط نگاه پاكشون مشخصه منتظر دعاي شما كوچولوها و مادرها و ...
7 فروردين 1392

سفره خالی

سفره خالی یاد دارم در غروبی سرد سرد می گذشت از کوچه ی ما دوره گرد داد می زد : کهنه قالی می خرم دسته دوم جنس عالی می خرم کاسه و ظرف سفالی می خرم گر نداری کوزه خالی می خرم اشک در چشمان بابا حلقه بست عاقبت آهی کشید بغضش شکست اول ماه است و نان در سفره نیست ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟ بوی نان تازه هوشش برده بود اتفاقا مادرم هم روزه بود خواهرم بی روسری بیرون دوید گفت اقا سفره خالی می خرید...؟ ...
7 فروردين 1392
1